شما مالک این فایلی که در حال فروش در پوشه است هستید؟ کلیک کنید

راز و رمز نوشتن

موضوع : راز و رمز نوشتن

توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد

پيشگفتار:
مقصود از تحقيق متون و آيين و نگارش فارسي اين است كه دانشجويان رشته‌هاي مختلف با قواعد نگارشي و مقاله‌نويسي، داستان‌نويسي، نامه نگاري و ... بيشتر آشنا شوند.
در اين مطالب پاره‌اي از مباحث، داستانها، مقالات و مقاله گونه‌ها و مطالب ديگر آمده است.
و در آخر تحقيق منابعي از كتابهاي متعدد است كه در زمينة آيين نگارش آورده شده است كه دانشجويان و پژوهشگران براي مطالعه بيشتر از آنها منابع براي بيشتر شدن اطلاعات خود استفاده مي‌كنند.
راز و رمز نوشتن
نوشتن براي خواندن
خواندن نيمة دوم نوشتن است. در آغاز خواندن شفاهي بود. آدمي نخست رمز گفتاري كلام را آفريد و سپس رمز نوشتاري آن را. به همين سبب راه تفهيم و تفاهم و اساس همه يادگيريها زماني بس دراز زبان سمعي يعني گفتن و شنيدن بود. هنگامي كه آدمي رمز نوشتاري كلام را آفريد، تفهيم و تفاهم و يادگيري از راه زبان بصري، يعني نوشتن و خواندن، نيز برايش امكان‌پذير شد. در زبان بصري همان نشانه‌هاي زبان سمعي به صورت نشانه‌هاي بصري الفباء كه جانشين نشانه‌هاي صوتي هستند، به كار مي‌روند.
بيسواد كاربردش در تفهيم و تفاهم زبان سمعي است و با سواد هم زبان سمعي و هم زبان بصري. اگر در روزگاران بسيار دور از سخن قصه‌گو و شاعر و دانشي كه سينه به سينه به ما رسيده بود و به زبان مي‌آمد لذت مي‌برديم، هنوز هم لذت اين خواندن شفاهي را، چه از شنيدن سخن گويندگان و چه برنامه‌هاي راديو و تلويزيون و تئاتر و سينما و مانند آن نه تنها از دست نداده‌ايم، بلكه بر آن افزوده‌ايم.
در ادبيات شفاهي، يا خواندن از راه گوش، هنگامي كه گوينده و شنونده رو در روي يكديگر باشند، ارتباطي مستقيم ميان آن دو برقرار مي‌شود. براي مثال، در صحنه تئاتر اين ارتباط ميان بازيگر و بينندة شنونده دو جانبه است. بازيگر احساسات و معني و مقصود نويسنده را درك كرده است و آن را بازگو و مجسم مي‌كند. در همان زمان احساسات و برداشت بيننده و شنونده را هم در مي‌يابد و نسبت به آنها واكنشي پيدا مي‌كند و به آنها پاسخ مي‌دهد. اما اين به آن معنا نيست كه هميشه گوينده بيان كنندة احساسات و عواطف و معني و مقصود گفته‌هائي است كه شنيده است  يا خوانده است. بسياري از كتابهاي مورد علاقة مردم سالهاست كه به وسيلة باسوادي براي گروهي بيسواد خوانده مي‌شود. چه بسيار پيش آمده است كه خواننده اين كتابها بر حسب سواد و فهم و درك و ذوق و برداشت خويش نوشته نويسنده‌اي را براي شنوندگان ترجمه و تشريح و تفسير كرده است كه با معني و مقصود و احساسات نويسنده تفاوتي فاحش داشته است.
وقتي كه نوشته به زندگي اجتماعي ما راه يافت، ديگر ارتباط گوينده و شنونده به صورتي كه بيش از آن بود امكان‌پذير نشد. هرگز نمي‌توانيم يقين داشته باشيم كه آنچه خواننده مي‌خواند همان قصد نويسنده است. هر خواننده از آنچه مي‌خواند برداشتي خاص خود دارد. نويسنده‌اي را موفق مي‌دانيم كه اين برداشت متفاوت را تا آنجا كه مي‌تواند به حداقل برساند. به همين سبب است كه مي‌گوئيم خواندن نيمه دوم نوشتن است. نوشتن وسيله‌اي است براي فرستادن و دريافت پيام. نوشته‌اي كه آسانتر خوانده شود، درست فهميده شود، و بيشتر خوانده شود، به هدف نزديكتر است.
براي اينكه به اهميت و راز و رمز نوشتن پي ببريم، ناگزير بايد بدانيم نيمة دوم آن يعني خواندن، چگونه صورت مي‌گيرد و كمي دقيقتر و از ديدي علمي هنگام نوشتن به خواندن توجه داشته باشيم.
منظور از خواندن و مطالعه چيزي جز درك مطالب نوشته شده و شناخت ارزشها و معاني و مفاهيم كلمه‌ها و عبارتها و جمله‌ها و دريافت دانستنيها و معني و مقصود و پيامي كه نويسنده با رمز كلام نوشته است، نيست. قصد اين است كه خواننده به انديشه‌اي كه در نوشته پنهان است پي ببرد. اگر هنگامي كه مشغول مطالعه هستيد كتاب يا نوشته را كنار بگذاريد و اندكي به آنچه سبب شده است بتوانيد مطالعه كنيد بينديشيد، بهتر درخواهيد يافت كه چگونه بنويسيد.
هنگامي كه مشغول مطالعه هستيد، كاري بس پيچيده انجام مي‌دهيد كه حاصل سالها تجربه و دانش‌اندوزي است:
1- با يك نگاه واژه‌ها را باز مي‌شناسيد. چرا؟ چون هر يك را صدها بار پيش از آن شنيده‌ايد، ديده‌ايد، و شناخته‌ايد. شكل آن واژه در ذهنتان به صورت آواي واژه شناخته مي‌شود. زيرا با قراردادهاي رمز گفتاري زبان از پيش آشنا بوده‌ايد و رمز نوشتاري، كه در زبان بصري به جاي رمز گفتاري به كار مي‌رود، برايتان بيگانه نيست و ذهنتان به آساني كشف رمز مي‌كند.
2- معني هر واژه از ذهنتان مي‌گذرد. چرا؟ چون معني آن واژه را پيش از آن مي‌دانسته‌ايد.
3- از مجموعة معاني واژه‌هائي كه خوانده‌ايد معني تازه‌اي از ذهنتان مي‌گذرد. چرا؟ چون تجربه‌ها و دانشهاي قبلي شما براي يافتن اين معني تازه، كه در ضمير عبارت يا جمله است، به شما كمك مي‌كند تا پيام نويسنده را از مجموعة واژه‌هائي كه براي بيان انديشه‌اي بكار برده است دريابيد.
4- دربارة آنچه خوانده‌ايد واكنشي نشان دهيد. چرا؟ چون تجربه‌ها و دانشهاي قبلي شما را به تفكر وا مي‌دارد تا دربارة آنچه خوانده‌ايد انديشه كنيد و به داوري برخيزيد.
اين گونه خواندن پيشرفته‌ترين نوع مطالعه است، و نوشته‌اي ارزش خواندن دارد كه سرانجام خواننده را به انديشيدن و تفكر برانگيزد. اگر نوشته‌اي دست‌انداز و دشواري خواندن و فهم و درك نداشته باشد، و اگر خواننده‌اي راه درست خواندن را از كودكي آموخته باشد، و به تندخواني- يعني مهارت در خواندن- خو گرفته باشد، با ميدان ديد وسيعتري گروهي از واژه‌هاي يك جمله را يكجا خواهد ديد و خواهد توانست همة يك جمله يا قسمتي از يك جمله را ببيند و بخواند. چنين مهارتي در تندخواني يكسويه نمي‌تواند باشد. سوي ديگر دستيابي به اين گونه خواندن نوشتة نويسنده است كه راه را با دشواريهاي نوشته بر خواننده نبندد.
چشم در هنگام خواندن به صورت خطي مستقيم و پيوسته روي واژه‌ها حركت نمي‌كند، بلكه حركت آن بر روي هر سطر از نوشته از لحظه‌هاي پي در پي مكث و جهش تشكيل شده است. لحظه‌اي توقف مي‌كند، سپس با سرعت به چپ يا به راست (بسته به جهت خط) جهش دارد و دوباره مكث مي‌كند. چشم فقط وقتي كه مكث مي‌كند مي‌تواند ببيند و زماني كه در حال جهش است قدرت بينائي ندارد. چشم در حدود 90% زماني را كه صرف خواندن مي‌كند در حال مكث است. مهارت در خواندن را اگر به درجه‌هائي تقسيم كنيم چشم يك خوانندة ماهر در خواندن يك سطر معمولي (در حدود 12 سانتيمتر) 3 تا 4 بار، يك خوانندة نيمه ماهر 7 تا 8 بار، و يك خوانندة ناتوان 11 تا 12 بار مكث مي‌كند.
نويسنده‌اي كه با توجه به ميزان مهارت خواننده نمي‌نويسد. حتي خواننده ماهر و تندخوان را ناگزير به كندخواني مي‌كند. به همين سبب است كه مي‌گوئيم به نوشته‌هائي نياز داريم كه گذشته از محتوا، راز و رمز نوشتن در آنها درست به كار برده شده باشد و به معني درست كلمه خوانده شود، نه اينكه فقط نگاه خواننده از روي آنها بگذرد. نوشته‌اي به درستي خوانده مي‌شود كه به راستي نوشته شده باشد، نه اينكه فقط بر كاغذ نقش يا چاپ شده باشد.
نوشتار به جاي گفتار
گفتيم كه اگر كسي سخني براي گفتن داشته باشد و راز و رمز كاربرد نشانه‌هاي بصري كلام را بداند، سخني هم براي نوشتن دارد. پس نوشتن براي آنها كه مي‌دانند چه بنويسند و چگونه بنويسند ساده و آسان است. گفتار تبديل انديشه است به نشانه‌هاي صوتي براي انتقال به ديگري. نوشتار هم تبديل انديشه است به نشانه‌هاي بصري براي انتقال به ديگري. آنها كه نوشتن را دشوار مي‌دانند، اگر ريزه‌كاريهاي تبديل انديشه به كلام مكتوب را بياموزند، امكان دارد كه جرئت نوشتن را از دست بدهند، ولي ديگر مي‌دانند كه در تاريكي قدم بر نمي‌دارند. نوشتن هم، چون گفتن، آن قدر لذتبخش است كه كمتر مي‌توان پس از پيروز شدن در نخستين نوشته دست از نوشتن برداشت. نوشتن گونه‌اي از خلق كردن است و انسان هميشه از خلق كردن لذت مي‌برد.
تفاوت ميان انديشيدن و گفتن، انديشيدن و نوشتن، همان نشانه‌هائي است كه براي بيان و تجسم انديشه به كار مي‌بريم. اگر نوشتن را دشوارتر از گفتن مي‌دانيم، به اين سبب است كه اين دو عمل را از دو مقولة جداگانه مي‌دانيم. حال آنكه نوشتن همان گفتن است، با تفاوتهاي زير:
1- در گفتن، رمزها و نشانه‌هاي سمعي كلام را به كار مي‌بريم، و در نوشتن رمزها و نوشته‌هاي بصري را. هر چه اين رمزها براي خواننده آسانتر كشف شود، نوشته زودتر و بهتر خوانده و فهميده مي‌شود.
فهرست مطالب
نوشتن براي خواندن    1
نوشتار به جاي گفتار    4
ويژگيهاي يك نوشته:    6
آيين نگارش    6
براي نويسندگي چه بايد كرد؟    7
آرايش كلام (كاربرد آرايه‌هاي ادبي در نگارش)    8
تشبيه    9
استعماره    9
مجاز    9
كنايه    10
ايهام    10
تلميح (اشاره)    10
انواع نوشته‌ها:    11
نامه نگاري:    11
الف: نامه‌هاي خصوصي (دوستانه)    11
ب: نامه‌ي اداري    12
ج: نامه‌هاي اجتماعي    12
مقاله نويسي    13
خلاصه نويسي    14
زندگي نامه    14
نشانه‌گذاري و اهميت آن در نگارش    15
تاريخچه نامه نگاري    17
گزارش نويسي    19
انواع گزارش    22
مشخصات يك گزارش خوب    23
داستان نويسي    24
قصه    25
داستان    26
داستان كوتاه – رمان    26
ويژگيهاي داستان نويسي    27
معيارهاي ارزيابي    29
ويرايش    29
ويراستار يا ويرايشگر:    30
مراحل ويرايش نوشته‌هاي اداري:    30
به گزيني واژه‌ها:    30
رعايت قواعد املاي فارسي:    31
رعايت آئين جمله‌بندي:    31
برطرف نمودن كمبودهاي نوشته:    31
حذف زوايد و موارد تكراري:    31
رفع نارسائي و برشهاي غيرلازم:    31
مراقبت در كفايت منطقي اجزاء در نوشته:    32
بررسي نحوه‌هاي استفاده از منابع و مآخذ:    32
پردازش:    32
حاشيه‌گذاري مناسب:    33
مراحل نامه‌هاي اداري:    33
يك نوشته چگونه شكل مي‌گيرد:    34
تنظيم عنوان نامه:    35
تنظيم متن نامه:    35
طبقه‌بندي نامه از نظر نوع خبر آنها:    37
زبان، گفتار و انديشه    43
روش نگارش    48
نوشتن    49
مراحل هفت گانة نگارش    49
رعايت چند نكتة ضرور    50
آشنايي با مراجع تحقيق    51
يادداشت‌برداري ضمن مطالعه    54
بعضي اصطلاحهاي مرحلة آماده‌سازي و چاپ كتاب    55
نكاتي پيرامون نگارش    57
تشبيه    59
برخي از اصطلحات ادبي در نثر و نظم    59
غث و سمين    62
منابع:    63
پيشگفتار:    64

برچسب ها: مقاله راز و رمز نوشتن تحقیق راز و رمز نوشتن دانلود مقاله راز و رمز نوشتن مقاله آیین نگارش برای نویسندگی چه باید کرد ویژگی یک نوشته خوب مقاله گزارش نویسی تاریخچه نامه نگاری اهمیت نگارش نوشتن برای خواندن

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

دانش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید